مطالب عمومی سری اول

جزییات دستگیری متهم تجاوز به دانش آموزان اصفهانی

داستان تجاوز در مدارس، تراژدی غم انگیزی در آموزش و پرورش شده.
از تهران تا اصفهان. هر چند موضوعی بحرانی و زیاد در مدارس ایران به نسبت خیلی از کشورای جهان نیس، اما یه موردش هم جنجالی به پا می کنه و در شبکه های اجتماعی، بازتابای بسیاری داره.
تازگیا علیرضا مهدی مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان گفته که به محض این‌که اداره کل آموزش و پرورش از این موضوع باخبر شد، اداره کل و ناحیه مربوطه بررسی‌های خود رو روی موضوع شروع کردن.

مثل همه پرونده‌های این‌چنینی، یه نفر به‌عنوان متهم اصلی بازداشت شده و مدیر و ناظم این مدرسه هم از کار تعلیق شدن که از طرف حراست و کمیته رسیدگی به تخلفات آموزش‌وپرورش تحت پیگرد قرار دارن. الان تحقیقات در این مورد داره انجام میشه و بعضی از والدین علم‌آموزان ادعایی مبنی بر تجاوز دارن و پرونده این موضوع سریع تشکیل شده و به مراجع قضایی فرستاده شده. فرد مورد اتهام دستگیر شده، اون یکی از اعضای انجمن اولیا و مربیان مدرسه بوده.

تعدادی از علم‌آموزان واسه مشخص شدن دقیق اون‌چه در این مدرسه پسرانه اتفاق افتاده، به پزشکی‌قانونی رفتن تا با انجام آزمایشات پزشکی پرده از رازی مخوف که گفته می‌شه در سرویس‌های بهداشتی این مدرسه مدت‌ها درحال وقوع بوده، ورداشته شه.
متهم ۵٠ ساله که معاون انجمن اولیا و مربیان این مدرسه پسرانه بوده، در بازداشت پلیسه. مقامات قضائی به‌طور رسمی کودک‌آزاری رو تایید اما اعلام کردن که هنوز نمی‌دانند تجاوزی انجام شده یا نه. فعلا همه باید منتظر نظر پزشکی باشن.

اصفهانیا منتظر نظر پایانی پزشکی قانونی هستن و آموزش و پرورش ناحیه چهار هم از این فرد به دلیل نابود کردن شأن آموزش و پرورش شکایت کرده. اما اولیا علم اموزان هم از مدرسه شاکی هستن. اونا فکر می کنن مگه این مدرسه دوربین نداشته که اینجور اتفاقی اتفاق افتاده، کودکان با ترس و لرز به این مدرسه وارد می‌شن و از سرویس بهداشتی ترس دارن.

بعضی می گن که کودکان ما از ترس نمی‌تونن صحبت کنن، می گن روی دست یکی از کودکان با چاقو ردی گذاشته‌ان تا فرزندان نتونن صحبت کنن. این مدرسه ۴۰۰ دانش آموز داره و باید از همه اولیا پرسیده شه، با اطمینان بچه خود رو به این مدرسه سپرده‌ایم. تعدادی از اولیا دارای برگه پزشکی قانونی بوده‌ان. گفته می‌شه که دوربین مدرسه هم دستکاری شده.

مسئولان آموزش‌وپرورش هم به قول بعضی از اولیا، اصلا به حرف اون‌ها گوش نمی‌کنن، رفتار و گفتارشون واقعا غیرقابل تحمله. فقط به ما می‌می گن مشکل از طرف کادر ما نبوده و متهم از بیرون از مدرسه بوده.
ما به مدرسه و محیط اون اعتماد داشتیم.. . .

نگاهی روان‌شناختی به آزار جنسی کودکان

از دید کلان اجتماعی در این نکته دودلی نیس که متأسفانه در جامعه ما، هنوز اون‌گونه که شایسته س و انتظار می‌رود به کودکان و حقوق اونا توجه جدی نمی‌شه، درحالی‌که فقط کافیه به این مسأله توجه کنیم که قانون پشتیبانی از کودکان سال‌ها هستش در کمیسیون‌های مجلس شورای اسلامی دست به دست می‌چرخد و تا حالا با گذشت ۸ سال، از تصویب و اجرای اون خبری نیس.

حال اگه بخوایم ماجرای تکون دهنده گذشته رو از جنبه فردی و روانشناختی بررسی کنیم باید به دو موضوع اساسی توجه کرد.
اول ابعاد شخصیتی فرد خطاکار و دوم مشکلات و علائم کودکان مورد آزار. براساس آمارهای اعلام شده الان بیشتر از ۲۴ درصد از مردم دچار مشکلات سلامت روانی و انواعی از مشکلات روانشناختی و روانپزشکی هستن. به خاطر همین طبیعیه که درصدی از مبتلایان دچار انحرافات جنسی و از جمله تدوفیلیا (تمایل به داشتن رابطه جنسی با کودکان) هستن.

تدوفلیا یا اون‌گونه که در زبون عمومی گفته می‌شه (بچه بازی) یه مریضی روانیه و نیازمند درمان‌های خاص خوده، پس به افراد خطاکار باید از این دید و به‌عنوان یه مریض نگریست اما فارغ از این نگاه به فرد مهاجم، بعد مهم دیگه توجه به روانشناسی کودک و کودکان پس از آزار و اذیت‌های جنسیه.

به هر ترتیب از دید اجتماعی هم در کنار این ترس و نا امنی فردی بی‌اعتمادی به ساختارهای جمعی چون آموزش و پرورش هم قابل تأمله. در طرف دیگه واقعه اما شرایط مربوط به نظامات آموزشی مستقر رو هم باید منظور کرد.
بی‌اینکه قصد باشه تا تموم قصور مربوط به این واقعه به آموزش و پرورش نسبت داده شه.

پس نباید از یاد برد که نبود امتحان دقیق روانی شخصیتی کسایی که قراره تا در مدارس فرزندان‌مون رو به اونا بسپاریم نقصی جدی در ساختارهای انتخاب و گمارش در مدارس ما هستش.
رابطه معلم، ناظم و علم‌آموز رابطه‌ای نابرابر و از موضع قدرت و بی‌قدرتیه و اگه بی‌توجه به این قانون علم‌آموزان رو به دست کسایی بسپاریم که در انتخاب‌شون خیلی دقت کافی نکرده باشیم جز این حاصلی درو نمیشه.

اما نظام آموزشی ما (چه رسمی و غیر رسمی) از دید دیگه در این باره دچار مشکل و قصوره و از این جا هستش که باید در جواب به سوال دوم که چیکار باید کرد، به تأمل پرداخت. از یه سو نباید نقش والدین رو ندیده گرفت چون که اگه با فرزندان‌مون رابطه‌ای دوستانه نداشته باشیم و در جریان فضای عاطفی و در جریان زندگی روزمره اونا قرار نگیریم، اونا نمی‌تونن بدون هیچ سختی ای چیزی که رو که برسرشان میاد با ما در میان بذارن.

دیدگاهتان را بنویسید