مطالب عمومی سری اول

معجزه در هند؛ روایت زندگی پسر بچه ای که سرش ۱۸۰ درجه چرخیده بود

پسر بچه ای هندی که با مشکلی عجیب دست و پنجه نرم می کرد، آخرسر تونست با انجام عمل جراحی، به زندگی عادی برگرده. ایشون مریضی نادری داشت و سرش به یه سمت افتاده بود. «ماهِندرا آهیروار» پسری ۱۳ ساله س که شرایطی نادر ماهیچه های گردش رو بسیار ضعیف کرده و باعث شده سرش آویزون باشه.

این مشکل باعث می شد که ایشون نتونه روی پاهاش بایستد و یا راه بره، به خاطر همین ماهِندرا نمی تونسته تکون بخوره و همیشه واسه کارایی مانند غذا خوردن و رفتن به دستشویی، به کمک احتیاج داشته.

زندگی پسر بچه به وسیله فردی ناشناس ای که در بندر لیورپول زندگی می کنه نجات یافت. این شخص ۶۴۳۷ کیلومتر دورتر از هند قرار داشته و با مطالعه داستان، تصمیم میگیره ۱۲ هزار پوند واسه جراحی گردن ماهِندرا کمک جمع آوری کنه.
حالا اون می تونه مثل دیگه بچه ها به مدرسه بره و بازی کنه.

پدر ۴۳ ساله ایشون در این رابطه میگه: “این یه معجزه س. حال پسرم خوبه و گردنش هم به حالت عادی برگشته. زندگی اون حالا به طور کامل متفاوت با گذشته س. دیدن ماهِندرا در اون شرایط، خیلی سخت و آزاردهنده بود. ما در آستانه از دست دادن اون بودیم. وقتی که گردنش افتاده بود، از حرف زدن خجالت می کشید، اما حالا پسرم مثل افراد عادی رفتار می کنه و اعتماد به نفسش روز به روز زیاد می شه.
اون بسیار خوشحاله و شرایط جدید رو به طور کامل پسند می کرد.”

ماهِندرا هنگام تولد به طور کامل عادی بود، اما کم کم و با رشد بیشتر، استخون هاش ضعیف شدن و گردنش به اون شکل درآمد. بعد از تلاشای بسیار، پزشکان از درمان ایشون قطع امید کردن. والدینش حتی ترجیح می دادن پسرشون بمیرد و از این همه درد و رنج راحت شه.

مادر ۳۶ ساله پسر بچه در این رابطه (قبل از عمل) میگه: “من دیگه نمی تونم درج و رنج ماهِندرا رو ببینم. دیدن نوع زندگی ایشون بسیار رو مخه. اون هیچ کاری رو به تنهایی نمی تونه بکنه. پسرم تموم روز در گوشه اتاق می شینه و از زندگی محرومه. من اونو همه جا با خود می برم. وقتی بزرگتر شه دیگه امکان اینجور کاری وجود نداره. اگه پزشکان نتونن اونو درمان کنن، بهتر می دونم خدا ماهِندرا رو پیش خود ببره.”

قبل از جراحی، پسر بچه هندی با کمک مادرش غذا می خوره، حموم می رفت و لباس می پوشید. خواهران ۱۱ و ۱۴ ساله ایشون به مدرسه می رفتن و داداش ۱۷ ساله اش هم به دنبال کار می گشت. اون در آینده باید به تنهایی زندگی می کرد و حتی دوستانش هم از ماهِندرا فاصله می گرفتن.

وقتی که این داستان در سراسر دنیا پخش شد، دکتر جراحی به نام «راجاگوپالان کریشنان» در دهلی، پیشنهاد همکاری و کمک داد. در این جراحی که اولین عمل در این مورد حساب می شه، دکتر کریشنان باید ستون فقرات مریض رو با شکافتن بخش جلوی گردن جراحی می کرد.
در طول عمل، ستون فقرات گردنی به خاطر پوست نازک و غیر عادی ماهِندرا، به طور کامل نمایان بود. دکتر جراح دیسکای ایشون رو برداشت و اونا رو با استخوانای پیوند خورده از لگن جانشین کرد.
بعد صفحه ای فلزی واسه صاف نگه داشتن گردن قرار داده شد.

دکتر کریشنان در این رابطه میگه: “وقتی که واسه اولین بار پسر بچه رو دیدم، از غفلتی که تا سن ۱۲ سالگی از اون شده تعجب کردم. هیچ تشخیص و درمانی در این باره نبود. من مطمئن بودم که میتونم کیفیت زندگی ماهِندرا رو بهتر کنم و کاری کنم که ایشون بتونه مستقیما دنیای دور و بر خود رو ببینه.”

خانوم جولی که به عنوان هماهنگ کننده مشاغل مدارس فعالیت می کرد، بعد از شنیدن ماجرای پیش اومده عزمشو جزم کرد سایت جمع آوری کمک راه اندازی کنه و از این روش ماهِندرا رو کمک کنه.
اون گفت: “دیدن تصاویر پسر بچه هندی بسیار دردناک بود. من پسر خودمو در اون وضعیت تصور کردم و تونستم موقعیت مریض رو درک کنم.”

ماهِندرا دو هفته بعد از جراحی در بیمارستان آپولو بستری بود و بعد مرخص شد؛ با این امید که گردن ایشون واسه همیشه صاف بمونه. حالا هفت ماه از جراحی گذشته و پسر بچه در سلامت کامل هست.
افقای پیش روی ایشون هم بسیار روشنتر از قبل هستن. پدر ماهِندرا در ادامه اضافه می کنه: “حالا میتونم بگم که ما خونواده ای خوشبخت هستیم.
من احساس بسیار خوبی دارم. من و مادرش حتی به مدرسه رفتن پسرمون هم فکر نکرده بودیم، اما حالا اون می تونه به مدرسه بره و تحت آموزش قرار بگیره.”

دکتر کریشنان وضعیت ایشون رو به دقت تحت نظر داره، اما تا حالا از روند درمان به طور کامل راضیه. اون میگه: “دیدن مریض در وضعیت امروزش بسیار خوشاینده. اون حالا می تونه گردن خود رو صاف نگه داره و مراحل آماده سازی در حال سپری شدنه. دستگاه های اشعه ایکس تا حالا مورد ناخوشایندی نشون نداده ان.

من از روند درمانی بسیار رضایت دارم. ترکیب چند سطح در پسر بچه ای با این سن میتونست مراحل خوب شدن رو دچار مشکل کنه، پس شرایط فعلی بسیار خوب و مناسب آزمایش می شه.
اون حالا فعالتره و خیلی به مراقبت خونواده اش احتیاج نداره.

من تا سال آینده هر سه ماه یه بار ماهِندرا رو ویزیت می کنم. اگه گردن همینطوری صاف بمونه، میشه گفت که شرایط پایداره. پیش بینی می کنم که بعدا جراحی دیگری هم لازم باشه، اما الان انتظار میره که ماهِندرا بتونه به زندگی عادی خود ادامه بده و بسیار راحت تر از قبل کاراش رو بکنه.”

دیدگاهتان را بنویسید