شرکت MOZ با ارائه ابزارهای آنلاین به وب سایت ها کمک میکند تا وضعیت سئو سایت خود را آنالیز کرده و جایگاه آن را در نتایج جستجو بهبود دهند. در کنار آن، ارائه آموزش های دقیق و تخصصی در حوزه سئو و بازاریابی دیجیتال آوازه Moz را به سراسر جهان رسانده است.

به جرات میتوان گفت که Rand Fishkin یکی از تاثیرگذارترین و شناخته شده ترین افرادِ فعال در حوزه سئو و در سطح بین المللی است. او که مدیر و موسس شرکت MOZ است به تازگی از این مجموعه کنار گذاشته شده و شرکت جدیدی به نام sparktoro را راه اندازی کرده است. پس از جدایی او از استارتاپ خودش، پایان همکاری اش را اینچنین توصیف میکند:

آخرین روز من در MOZ

17 سال پیش که از دانشگاه بیرون شدم کسب و کار خود را به همراه مادرم راه اندازی کردم که امروز به کمپانی MOZ بدل شده است.

برای 7 سال از سال های 2007 تا 2014 مدیرعامل بودم و در 4 سال گذشته نقش های مختلفی برای رشد و موفقیت آن ایفا کردم و امروز سفر من به پایان رسید.

در یک مقیاس 0 تا 10، اگر “بیرون انداختن توسط نیروهای امنیتی” را صفر در نظر بگیریم و “خروج با لبخند و رضایت” را 10؛ برای توصیف نحوه جدا شدن من از این شرکت عدد 4 مناسب است. در نتیجه امروز برای من روز دشواری ست، با انبوهی از غم، کوله باری از پشیمانی و لبخندی تلخ و عصبی.

با این وجود از تمام کسانی که در این دو دهه من و شرکتم را حمایت کردند قبلاً سپاسگزاری میکنم. تجربه ساخت شرکتی چون MOZ، کمک به رشد و بلوغ حوزه سئو و کسب تجربه و دانش در حوزهای کارآفرینی و بازاریابی دستاورد غرورآمیز من از این 17 سال است.

البته جدا شدن بنیانگذار یک استارتاپ اتفاق تازه ای در دنیای تجارت نیست.

شاید معروف ترین نمونه کنارگذاشتن Steve Jobs توسط کمپانی اپل باشد. در همین ایران عزیزمان نیز نمونه هایی مانند جدا شدن سهیل علوی از ریحون یا پایان همکاری شایان شلیله با ای نتورک را میتوان مثال زد.

این جدایی ها در بیشتر اوقات دوستانه و خودخواسته نیستند ولی نکته ای که جدایی Rand از Moz را جذاب کرده است انتشار کتابی ارزشمند برای بیان تمام تجربیات و اتفاقاتی است که در این سالها با آن روبرو شده است.

کتاب Lost and Founder نوشته Rand Fishkin

Rand به تازگی کتاب خود را با نام Lost and Founder منتشر کرده است، کتابی با عنوانی عجیب، راهنمایی دردناک و صادقانه برای جامعه ی استارتاپی.

موسس و مدیرعامل پیشین کمپانی MOZ در این کتاب نشان میدهد که چطور رویای سیلیکون ولی موجب گمراهی بسیاری از استارتاپ ها میشود.

شاید عادت کرده ایم که داستان یک استارتاپ موفق؛ با جوانی خوش فکر و مستعد که از دانشگاه بیرون انداخته شده آغاز شود. کسی که برخلاف توصیه دیگران عمل میکند، مشکلات را یک به یک پشت سر میگذارد و میلیون ها دلار درآمد کسب میکند تا به الگوی همان هایی بدل شود که روزی با نگاه تمسخر به او نگاه میکردند.

ولی این داستان متفاوت است!

ولی این دستاوردها بعد از 15 سال تلاش و کار بی وقفه بدست آمده است و حاصل یک ایده خلاق یا جهشی ناگهانی نبوده است. او کار خود را با شک و تردید فراوان و به همراه مادرش آغاز کرد. نکته ای که این کتاب را جذاب میکند صداقت کلام اوست. گویی که هیچ چیزی از مسیر رشد و توسعه این شرکت ناگفته نمانده است.

این کتاب داستان فراز و نشیب های یک استارتاپ از مراحل ابتدایی تا کسب موفقیت های بزرگ را بیان میکند.

محتوای آن به شما کمک میکند مشکلات احتمالی در مسیر موفقیت یک استارتاپ را بشناسید و البته راه حل هایی برای آن دریافت کنید. در مقدمه کتاب گفته شده است:

این کتاب یک دفترچه کدهای مخفی است. کدهایی که به شما کمک میکند مراحل بازی را سریعتر طی کنید. زمان و سرمایه خود را هدر ندهید و از اشتباهاتی که من مرتکب شدم پرهیز کنید. در این کتاب قرار نیست تنها با تکنیک ها و روش هایی برای رشد و پیشرفت مواجه شوید بلکه حقایقی تلخ و زشت و البته آموزنده را نیز به شما خواهم گفت.

اگر هنوز ترغیب به مطالعه این کتاب نشدید پیشنهاد می کنم نگاهی به فهرست موضوعات آن بیاندازید.

این کتاب شفاف ترین اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهد، موضوعاتی که معمولا یک کارآفرین در مورد آنها صحبت نمیکند یعنی پول، نا امیدی، افسردگی، شکست و … به راحتی در آن بیان شده و حتی با بررسی نمونه های واقعی، راهکاری عملی نیز ارائه میشود.

تصویر زیر نمونه ای از شفافیت عجیب این کتاب است، جایی که او نمودار درآمد سالیانه خود را اعلام کرده و با درآمد یک مهندس نرم افزار مقایسه میکند. تاثیر جذب سرمایه بر میزان درآمد نیز میتواند نکته بسیار مهمی برای افرادی باشد که در مراحل ابتدایی راه اندازی یک استارتاپ هستند.