مطالب عمومی سری اول

چگونه می توان بدون دعوا با همکار خود مخالفت کرد

هر فردی در محل کار خود بیشترین ساعات عمرش رو در کنار انسانایی می گذرونه که شاید هیچ گونه وجه تشابهی با اونا نداشته باشه. همین تفاوتای فکری، فرهنگی یا اجتماعی موجب ایجاد اختلاف می شن.

شاید شمام دست کم یه بار در محل کار خود تماشاگر دعوا یا دعوای همکارانتون بودین، یا شاید حتی خودتون یکی از دو طرف بحث به حساب می اومدید. این موضوع خیلی عجیب نیس و حتی براساس آزمایش انجام شده در کشور آمریکا در سال ۲۰۱۵، نصف کارمندان آمریکائی دست کم یه بار در ماه با همکاران خود دعوا جدی دارن.

محقق و دانشمندی به نام «نوح زندان»که این آزمایش رو به انجام رسونده ادعا می کنه بیشتر از ۸۳ درصد از آمریکائیا باور دارن که بحث و دعوا جزو جدائی ناپذیر رابطه های نزدیکه و ۲۵ درصد هم اعلام کردن که در طول روز دست کم یه بار با بقیه مخالفت کرده و نظر اونا رو رد می کنن.

با احتساب اینکه شهروندان این کشور به طور میانگین ۴۰ ساعت در هفته در محل کار خود حاضر هستن، این احتمال هست که بحث و مخالفتای یاد شده در اداره یا شرکت انجام قبول می کنه.

وقتی که مخالفت با همکاران عالی پیش نمی ره موجب ناامیدی فرد می شه و در بدترین حالت حتی ممکنه به از دست دادن شغل هم منجر شه.

از اونجا که فرق فکری آدما غیرقابل انکاره و از اون گریزی نیس، بهترین راه حل اینه که هوشمندانه و با فکر با طرف مقابل وارد صحبت بشوید و به جای تخریب روابط، موجب تقویت اون شید.

اما با رفتار هوشمندانه و ملایم میشه از بی احترامی و رفتارای بیریخت طرف مقابل هم پیشگیری کرد؟ در این رابطه تیم تحقیقاتی دکتر زندان به مطالعه علم ارتباطات و اندازه مشاجرها پرداختن. بعد، واسه تطبیق فرضیه های به دست اومده با دنیای واقعی، بیشتر از یکصد صفحه از مذاکرات انتقادی FBI رو مورد بررسی قرار دادن و در نتیجه اون فهمیدن که زبون بهترین و مناسب ترین وسیله واسه نابود کردن تضادهای اجتماعیه.

شنونده خود رو بشناسین و به زبون خودش با اون صحبت کنین

وقتی قراره کسی رو به انجام کاری تشویق کنین، هر چی  به روحیات اون/اونا شناخت بیشتری داشته باشین، احتمال پیروزی تون در این بیشتر میشه.

به گفته محققان بهتره خودتون رو جای طرف مقابل گذاشته و تصور کنین که اون این کار رو به چه صورتی انجام میده. البته منظور این نیس که از زبون تند یا بداخلاق طرف مقابل استفاده کنین، بلکه هدف اینه که شخصیت و روحیه اصلی ایشون رو بهتر بشناسین. به طور مثال، اگه مدیرعامل شما فردی به طور کامل منطقیه، خودتون رو به شکلای جور واجور داده ها و اطلاعاتی که شاید لازمتان شه، مجهز کنین.

مثلا بگید: «گزارش دلخواه شما با در نظر گرفتن سیستم جدیدی که درخواست کردین، حدود سه ساعت زمان بیشتری نیاز داره اما خروجی کار با سیستم قبلی هیچ فرقی نداره.»

یا به طور مثال اگه مدیر شما فردی احساسیه می تونین همین موضوع رو به شکل زیر مطرح کنین:

«من نگرانم که شاید سیستم جدید کارائی لازم رو نداشته باشه و حتی این ترس هست که روی روابط ما با مشتریا هم تاثیر منفی بزاره.»

نتیجه و معنی کلی هر دو عبارت بالا یکیه. اما اگه قرار باشه با یه آدم منطقی، به روش دوم سخت بگید یا هنگام صحبت با یه فرد به طور کامل احساسی که به روشنی دچار ناامیدی شده، از در منطق وارد شید، مطمئن باشین که به هیچ نتیجه ای نمی رسین.

تحلیل «ارتباطات موثر» ثابت کرده که در شرایط بسیار زیاد، دعوا کننده ها ۱٫۵ بار بیشتر از زبون گفتگو  از عبارتای تائیدی مثل «می دونم که عصبانی هستی، اما همه چیز سرجای خوده» استفاده می کنن.

Goldberg در این رابطه بیان داشته که این تاکتیک، یعنی درک طرف مقابل و صحبت کرن از زبون ایشون، موجب از بین رفتن تشنجا شده و هر دو طرف رو تو یه سطح هیجانی قرار میده.

به لحن گفتار خود به این موضوع دقت لازم رو به عمل بیارین

گفتگو کننده ها در تحلیل QC حدود ۳۳٫۵ درصد بیشتر از واژه های «من» و «ما» به جای «شما» استفاده کردن و این الگوی گفتاری تصادفی نیس.

این داستان رو تو ذهن خود تصویرسازی کنین: مدیرتون به شما میگه که واگذاری فلان وظیفه به شما فقط موجب بدتر شدن شرایط شده.

واسه جواب به اینجور حرفی سه گزینه پیش رو دارین:

۱- شما ازم خواستی که این کار رو انجام دهم

با این حرف شما مدیر خود رو مقصر مُسلَم همه مشکلات اعلام کردین و مطمئنا واسه وجهه کاری تون اصلا خوب نیس.

۲ – من درستش می کنم

یکی از روانشناسان برجسته دانشگاه تگزاس موسوم به «جیمز پنبیکر»، تحقیقات زیادی روی  لحن گفتار در مذاکرات صورت داده و متوجه شده که با به کار گیری الفاظ شخصی واسه گرفتن جواب پیغامای خود می تونیم اندازه قابل اعتماد بودن، اعتبار و تاثیرگذاری روی شنونده رو افزایش بدیم.

در این حالت شانس پیروزی در بحث بیشتر میشه و با حفظ احترام مدیر خود می تونین اشتباهش رو بهش بقبولونید.

۳ – از این به بعد اینجور اشتباهی رو تکرار نخوام کرد.
واسه پروژه های بعدی قبل از مبادرت به هر کاری، در مرحله اول از شما نظرخواهی کرده و از نتیجه درست کار مطمئن می شم.

نویسنده یکی از مقاله های مربوط به گفتگو دانشگاه هاروارد با عنوان «مکالمات سخت»، این حالت رو «زبون درخواست» نامیده و به گفته گولدبرگ، ترکیب واژه های «من» و «ما» موجب تلطیف شرایط شده و مکالمات رو از حالت دعوا ای به حالت همکاری تغییر میده.

با بردوش گرفتن اشتباهات و درخواست کمک کردن از مدیر، این اطمینان رو بهش می دید که این اشتباه دوباره تکرار نمیشه و به کمک و پشتیبانی اون در پروژه های بعدی نیاز دارین.

کلا، هر زمان که به انجام کاری شک دارین، هیچوقت گزینه اول رو انتخاب نکنین.

چرخه منفی رو با زبون مثبت از بین ببرین

هممون به این واقف هستیم که وقتی چندین ساعت واسه حل یه مشکل در حال بحث با دور و بریا هستین، حفظ خونسردی و مثبت اندیش بودن اصلا کار ساده ای نیس.
اما به گفته یکی از استادان علوم ارتباطات در دانشگاه تگزاس به نام «آنجلا ونجلیستی»، کلید بِرد در مثبت بودنه.

در ارتباطای روبرو آدما بیشتر آینه رفتاری همدیگه شده و حالتای روحی، تن صدا و زبون بدنشون مثل هم می شه.
یعنی اگه شما منفی و عصبانی باشین، همین حالت رو به طرف مقابل هم القاء می کنین و در نتیجه موجب بدتر شدن شرایط میشین.

هم اینکه این روش واسه پیروز شدن روی طرف دیگه دعوا هم بسیار کارسازه. در این شرایط می تونین با یادآوری اتفاقای خوب و موفقیتایی که قبلا روی دادن موجب آرامش مدیر شده و بار بزرگی رو از روی شونهای خود وردارین.

به طور مثال: «می دونم که این ارائه اصلا خوب پیش نرفت اما اگه اونو به درستی انجام بدیم، می تونیم مشتریایی زیادی واسه شرکت دست و پا کنیم.
دفعه قبلی جیم طرحی اولیه واسه این موضوع جفت و جور کرد و الن و من هم مسوول رویدادها بودیم. این همکاری بسیار عالی پیش رفت و من تصور می کنم اگه به همون روش دوباره امتحان کنیم، حتما موفق میشیم.»

«دیل کارنگی» هم در این رابطه بیان داشته که بهترین راه حل واسه پیروزی تو یه صحبت اینه که از هرگونه بحث و دعوا ای دوری کنین.

در آخر هم بگیم که با تمرین موارد گفته شده در بالا می تونی از اتفاق هر نوع جدالی در محل کار پیشگیری کرده و از اندازه اختلافات لفظی و ناراحتیا کم کنین.

دیدگاهتان را بنویسید